به نام خدا خدایی که عشق را معنا کرد
و به نام عشقم که دیگر مال من نیست ولی هنوز هم دوستش دارم
به نام خدا خدایی که عشق را معنا کرد
و به نام عشقم که دیگر مال من نیست ولی هنوز هم دوستش دارم
دیگر نمیتوانم به کسی بگویم دوستت دارم شاید به خاطر عشق سرکوب شده ی تو در وجودم باشد نمیدانم شاید به خاطر ان دوستت دارمی باشد که هرگز جرأت گفتن ان به تو را نداشتم...
دوستت دارم...
اری از تو که بازیچه ی دیگران شده ای متنفر نیستم .
از ان ان هایی متنفرم که با نگاه های هرزشان تو را نیز ...................
حالا که دلمان پر از تمام دردهای روزگاره،حالا که پر از تمام دوست داشتن ها و نفرت هاست،حالا که عاشقی حالا که کسی دیگر رو مثل خدا میپرستی،حالا که بغض دنیا رو روی دوش هایت میکشی،زنگی نیست که این فریادهایت را روی تکه کاغذی بنویسی و دست معلم انشایم بدهی و مطمعن باشم که درد و دلی است که فقط خدایت میداند....
اری شاید یکی از ان انشاهای خوانده نشده بغض ترکیده شده ای باشد...
شاید این رسم دنیا باشد کسی دیگر را دوست داریم ولی با کسی دیگر هستیم
کسی عاشقمان میشود که که احساسی به ان نداریم کسی میگوید دوستت دارم که نگاهش هم نمیکنیم
نمیدانم شاید مزخرف ترین روز دنیا روز ولنتاین است روزی که به راحتی میتوانیم دروغ بگوییم روزی که میتوانیم کسی دیگر را دوست داشته باشیم ولی در چشمان کسی دیگر نگاه کنیم و بگوییم دوستت دارم
ولی نمیدانم چرا حالا که برای کسی دیگر شده است حالا که شاید هیچگاه به هم نرسیم حالا دستانمان دور از هم مانده میگوید ولنتاین مبارک
از من که گذشت ولی شاید روزی خدا کاری که با من کردی را با کسی که بسیار دوستش دارد بکند ولی خدا کند دنیا برای فرزندت تمام نشود
اری حالا هم که هیچ امیدی برای رسیدن به دستان گرمت ندارم ،حالا که دور از تو مانده ام دوباره میگویم
عزیزترین کسی که در دنیا دارم دوستت دارم
عاشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــقت هستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
به سلامتی زنجیری که صد سال زیر برف و بارون میمونه،میپوسه ولی از هم جدا نمیشه...
نمیدانم من زیر رگبار زندگی ماندم،نپوسیدم ولی نمیدانم چرا از تو دورم...
چگونه درگیرت نباشم عزیزم
وقتی فندک یادگاریت سیگاریم کرد...
در شاهراه وصل به معبود اگر کوله بار دعایت جا داشت منو هم یاد کن
که به یادت هستم،هرچند تهی دستم عشق من...
تو دنیا هیچوقت دل نبند چون دنیا اونقدر کوچیکه که دوتا دل پیش هم جا نمیشن
اما اگه دل بسته ای ازش جدا نشو چون دنیا انقدر بزرگه که دیگه پیداش نمیکنی
.
بی تو وعده بهشت را نمی خواهم
نبودنت شروع وعده های خداست
دوباري ولنتاين رسيد و دختركت به فكر كادو هايي بود كه گرفته بود ولي ديگر هيچ لذتي برايش نداشت هيچ ذوقي براي باز كردنشان نداشت انگار عادي شده بود نميدانست چرا مثل بار اول نبود ديگر قند در دلش اب نميشد ديگر معني اين روز را نميفهميد حس ميكرد گمشده اي دارد به سراغ وسايلش رفت يك ساعت ارزان قيمت را از داخل وسايل بيرون كشيد نميدانست چرا ولي ميدانست اين ساعت تمام زندگيش است.همان ساعتي كه از كسي گرفته بود كه بازيچه ي دخترك نبود عشق دخترك بود.....
انسان يك بار عاشق ميشود و ديگران بازيچه هايي هستند كه اسم عشق روي ان ها گذاشته ميشود...
گفتي دوستت دارم ولي سكوت كردم ....
اري سكوت كردم...
ولي
حالا كه دستانت در دستان كسي ديگر است....
حالا كه وجودت قلب ديگري را روشنايي ميبخشد...
و قرار است گرمي بخش خانه ي ديگري باشي...
ميگويم كه هنوز هم دوستت ندارم...
عاشقت هستم
با سلام
از عاشقانی که اشتیاق به
نویسندگی در این وبلاگ را دارند
دعوت به عمل می آید تا ما را در
مدیریت این وبلاگ همراهی کنند.
.
.
.
تبلیغات شما در وبلاگ ما
درخواست های خود را با ما در میان بگزارید
تبلیغات شما در اینجا